ساناز پدرام ( گلدونه )
پاییز ۵۷ با عشق چشم گشودم .
در یک زمستان برف آلود ایران رو گذاشتم تو یه چمدون کوچولو و سوار ابرها شدم .
پاییز ۷۷ با عشق ازدواج کردم و دیگه تنها نبودم .
در غربت با عشق باقی موندم ؛ نفس کشیدم گرچه سخت بود ...
از سال ۸۱ کاغذ کمتر سیاه میکنم ...بیشتر وبلاگ مینویسم .
ایمان به خوشبختی و فردایی روشن دارم .
همیشه میگم بهشت و جهنم همین جاست ؛ تو همین دنیا !
باور دارم دارم به آنچه که هستم .
خنده تنها امری هست که اطاعت میکنم !!!
در سال 1388 بزرگترین هدیه دنیا نصیب من و شوهرم شد .
یک شاه پسر .
خدا نگهدارش باشه .
ادامه...
سلام ساناز خانم بازم یه شعر قشنگ! سبک قشنگ و لطیفی هم دارید. بازم تبریک میگم واسه این ذوقتون.... چی شده ما رو تحویل نمیگیرین؟ دلگیری پیش اومده؟ یا علاقه ای نیست؟ به هر حال شاد باشید و ثروتمند و قدرتمند
سلام ساناز خانم عزیز خدا بد نده؟؟ چی شده؟ ایشالله که الان بهترید؟؟ ممنون از لطفتون... باعث افتخار ماست که به وبلاگمون سر میزنید... امیدوارم حالتون خوب بشه زودتر و ارزوی همیشگی من برای دوستانم: شاد باشی و ثروتمند و قدرتمند
سلام بر گلدونه عزیز.اولا بلاگفا خیلی خوبه .می دونی چرا؟چون من الان می خوام کامنت خصوصی بذارم که نمیشه ولی الان اگه بلاگفا بودی میشد.در ضمن برای پست جدیدت آدرس بلاگفات را بذار و بگو از این به بعد به این آدرش سر بزنید.این وب را هم همینطور بذار باشه.دوما به جای این عکس ها عکس خودت را بذار ببینیم.بی حجابی؟ طوری نیست.حالا تو غربت همه دارن می بینند ما هم یه نظر حلال!!!!!!!!!!!!!!!
راستی راجع به روزهای دانشجویی، سعی میکنیم راحت از دستشون ندیم... ولی بخوایم نخوایم میگذرن... خیلی هم زود مثل برق و باد!! راستی شما چند ساله که درستون رو تموم کردید؟؟ جسارتا میتونم بپرسم چه رشته ای؟ مرسی از محبتتون
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
کمی شک الکتریکی می تونه کارساز باشه...
سلام گلدونه جونم
حالا نمی شد به جای نقش ماتم زده... نقش خوشحال و خندان او در ذهن شما پاک شدنی نبود!
بند بند نفسم از حضور تو رنگ می خورد
عجب تعابیری هم به کار بردم!!
شاید اصلا اشتباه باشه.
همیشه جاذبه معشوق نقش غم رو تو وجود عاشق می زنه
سلام بر گلدونه عزیز.به نظر من بلاگفا محشره.امتحان کن
سلام ساناز خانم
بازم یه شعر قشنگ! سبک قشنگ و لطیفی هم دارید. بازم تبریک میگم واسه این ذوقتون....
چی شده ما رو تحویل نمیگیرین؟ دلگیری پیش اومده؟ یا علاقه ای نیست؟
به هر حال
شاد باشید و ثروتمند و قدرتمند
گلدونه نازنین درود برشما...
امیدوارم همیشه خوب خوب باشی
چه زیبا نقشی است
نقشی که همیشه می ماندو
پاک شدنی نیست
حتما این نقش باید ازکوچه خرد و دل گذرکرده باشد
چون دل ..... دل است و همیشه درتپش
اما چه خوب که چشم خرد ودل همنوا شوند
شاید تعریف عشق چنین باشد.
تندرست و موفق وبهروزباشی عزیزدل
ساناز گلم
گلدونه جان خوب خطوط رو کنار بزن و برو کنار نقش ماتم زده اش تا اخماش از هم وا بشه
اونوقت تو هم خوش به حالت میشه
سلام ساناز خانم عزیز
خدا بد نده؟؟ چی شده؟
ایشالله که الان بهترید؟؟
ممنون از لطفتون... باعث افتخار ماست که به وبلاگمون سر میزنید...
امیدوارم حالتون خوب بشه زودتر
و ارزوی همیشگی من برای دوستانم:
شاد باشی و ثروتمند و قدرتمند
سلام بر گلدونه عزیز.اولا بلاگفا خیلی خوبه .می دونی چرا؟چون من الان می خوام کامنت خصوصی بذارم که نمیشه ولی الان اگه بلاگفا بودی میشد.در ضمن برای پست جدیدت آدرس بلاگفات را بذار و بگو از این به بعد به این آدرش سر بزنید.این وب را هم همینطور بذار باشه.دوما به جای این عکس ها عکس خودت را بذار ببینیم.بی حجابی؟ طوری نیست.حالا تو غربت همه دارن می بینند ما هم یه نظر حلال!!!!!!!!!!!!!!!
سلام گلدونه عزیزم
خوبی؟ خوشی؟
من آپم
راستش از نظر خودم استثناییه!!!
اگر وقت کردی یه سری بزن
فعلا...
سلام ساناز جان
خیلی دلم میخواد بدونم واسه این شعر مخاطب خاص داشتی یا نه ؟ من که فکر می کنم داشتی ! درسته ؟
هر جا هستی ... شاد و سلامت باشی عزیز ...
سلام بر گلدونه عزیز.در هر سه وبلاگ آپم بیا
سلام
آپ نکردید؟
منتظریماااااااا
شاد باشید
منزوی میگه: من ولی هرگز فراموشت نخواهم کرد، مرد / برده از خاطر مگر چین لشگر چنگیز را....
راستی راجع به روزهای دانشجویی، سعی میکنیم راحت از دستشون ندیم... ولی بخوایم نخوایم میگذرن... خیلی هم زود مثل برق و باد!!
راستی شما چند ساله که درستون رو تموم کردید؟؟ جسارتا میتونم بپرسم چه رشته ای؟
مرسی از محبتتون