*گلدونه*

دست نوشته های ساناز پدرام ( گلدونه)

*گلدونه*

دست نوشته های ساناز پدرام ( گلدونه)

۱۴۲ / به بهانه ی سنتوری ها !

کجان اونایی که بودنشون ،

به خاطر ِ نبودن ما ،میتپه ؟

کجان اونایی که کورن ولی فکر میکنن که بینان ؟

آهای ناجیان بی جان ِ جاندار

به دادمون برسید . 

دفن  شدیم،  از بَس خفه مون کردن .

مُردیم ،  از بَس کُشتَنمون  !

دلم مُرد از بس نذاشتن ،  تا آخرش قاچاق شد . 

همین و میخواستید  ، مگه نه ؟ !

 

گلدونه ی پر پر !

نظرات 5 + ارسال نظر
رضا ترلان 2 - اسفند‌ماه - 1386 ساعت 10:19 http://www.tarlan.blogfa.com

سلام ساناز جان

تو مگه ایرانی ؟ من DVD این فیلم رو دیدم ... چیزی نبود که

بشه دلیل محکمی برای عدم اکران عمومی این فیلم ...

مهتا 2 - اسفند‌ماه - 1386 ساعت 11:48 http://5626.blogfa.com

دوست گرامی درود بر شما

سلام همسایه‌ها 2 - اسفند‌ماه - 1386 ساعت 14:47 http://rezatehranii.persianblog.ir

سلام.منظورت کیا بودن؟
یه سوال:
کدوم یک از مطالب وب من جالب تره؟؟؟؟

بهارین 2 - اسفند‌ماه - 1386 ساعت 19:48 http://baharin.blogsky.com

اون پست ۱۴۰ خیلی ناز بود...
می خوام واسه اتاقمون...

بهارین 2 - اسفند‌ماه - 1386 ساعت 19:53 http://baharin.blogsky.com

سلام گلدونه عزز...
من این فیلم و ندیدم اما معلومه دل پری داری..
در مورد اول این شعر باید بگم عده ای بودنشون و مدیون نبودن عده ای هستن...مدیون سکوت اونا..مدیون تو سری خور خور بودن اونا...
مدیون بی کسی و بی چیزی اونا..واقعا مدیون هستن ولی هیچ وقت گامی موثر برای اون افراد بر نمی دارن چون فقط خودشون و می بینن و اصلا نمی تونن به خودشون بقبولونن که از صدقه سری عده ای تونستن واسه خودشون کسی بشن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد