*گلدونه*

دست نوشته های ساناز پدرام ( گلدونه)

*گلدونه*

دست نوشته های ساناز پدرام ( گلدونه)

۱۵۶ / درونم

چون توفانی نحیب ... 

درخت زندگانی را تکاندم

و لرزاندم

تا پنهان ترین ریشه هایش را ...

 آنگاه تو پدید آمدی

نغمه خوان در میان برگ هایش

در دورترین شاخه هایش

دوستت دارم درونم !

 

۱۵۵ / عریانم ....

و من تکرار عریانم
لباسی نپوشانیدم.

و شما هم
لخت باشید تا بفهمید آدمی پست است ...
تا بفهمید درد آدم را !
و عشق بپوشانیدم .
عریانی تنهاست !


گلدونه

۱۵۴ / نفس من

در لابه لای خطوط مغز و اعصابم ؛

نقش ماتم زده ات ؛

 پاک شدنی نیست !

وای بر من،

وای بر من  که نفسم  از تو بنا شد .

 

گلدونه

۱۵۳ / عیدونه

طَبق ، طَبق ، نُقل و نَبات

حواله ی دوتا چشات

واسه کمون ابروهات

دارم دوتا ظرف طلا !!!!

 

گلدونه